عدنانعدنان، تا این لحظه: 13 سال و 22 روز سن داره

عدنان زیباترین لبخند خدا

ولادت امام رضا

 سلام خدای مهربونم سلام وبلاگ پسر عزیزم امروز صبح قرار بود من و مامی جونی با هم بریم  آزمایشگاه نیلو برای سونوگرافی 3 بعدی و تعیین جنسیت .وای که چقدر تو نوبت نشستیم شب هم قرار بود مامی جونی و ددی باهم برن مشهد آخه 27 مهر ولادت امام رضا بود . بالاخره نوبت ما شدصدای قلبمو میشنیدم   طفلی مامی جونی هم دل تو دلش نبود آخه برای اولین بار میخواستیم ببینیمت . خیلی خانم دکتر ماهی بود تا گوشی معاینه رو گذاشت اون صورت ماهتو دیدم همینجوری منو مامی جونی با دیدنت گریه کردیم . تو دستات باز به سمت بالا بود خانم دکتر گفت بچه ات پســـــــــره واز دستاش معلومه دست و دل بازه و داره شکر میکنه . منم خدای مهربونمو شکر میکنم که صدای منو ...
27 مهر 1389

روز کودک

امروزروز جهانی کودک بود منو بابا فرزاد و مامی جونی رفته بودیم پاساژ بوستان میدان پونک تا من لباس حاملگی بخرم خیلی خوشحال بودم چون تو داشتی هر روز بزرگتر میشدی و من دیگه لباسهای قبلی تنم نمیشد . بعدش هم مامی جونی از یک مغازه اسباب بازی فروشی اولین اسباب بازی رو که یک گوسفند سبز رنگ بود و راه میرفت و آهنگ میخوندرو به مناسبت روز کودک برای تو جوجوی قشنگم خرید . الهی همیشه زنده باشی مامی جونی قشنگم . این هم عکس گوسفند قشنگ و نازنین بـَـــــبـــــــَ دمبه داری نه نه.....   ...
16 مهر 1389
1